بیشتر مردم مشغول زندگی و زمان حال خودشان هستند که از تصویر بزرگتر اجدادشان غافل مانده اند. اما اجداد ما بیشتر از چیزی که فکرش را میکنیم روی ما و زندگیمان اثر دارند.
ما جزوی از دی ان ای اجدادمون هستیم و در شیوهی زندگی آنها غلت میزنیم طوریکه زندگی ما روایت زندگی هزاران نسل قبل از ماست.
هر نسل خانوادگیای شامل تمها، نقاط ضعف و قدرت، باورهای خودشان هستند که در طول نسلها تکرار شده اند.
ژنها فقط فیزیکی نیستند. ژنها کدهای چند بعدی و یکتایی هستند که احساسات، دانش، نیازها، خواستهها و... شما را تعریف میکنند.
برای مثال خانوادهی پدری من ارزشی همگانی به نام "رتبه و مقام" دارند طوریکه ایدهی دانشگاه رفتن، مدرک گرفتن و نمرات بالا را تشویق میکنند.
از طرفی خانوادهی مادری من، الگوی "احساس ضعف" کردن دارند و برای آنها قربانی بودن یا مظلوم بودن ارزش محسوب میشود.
به دنیا آمدن ما، میتواند این مشکل نسلی را حل کند یا فرصت تغییر را به نسلهای دیگر بدهد.
سوال اینجاست: آیا شما میتوانید چالشهای نسلهای پیشتان را پشت سر بگذارید و شفا پیدا کنید؟
شفا پیدا کردن یعنی ضد چیزی را تجربه کردن. مثلاً اگر شما در خانوادهی خودتان یک الگوی خیانت میبینید، شفا یافتن شما یعنی قدرت وفاداری خودتان را بیشتر کنید.
با امکانات امروزه، میتوانید اطلاعاتی با ارزش درباره ی اجدادتان و طرز زندگی آنها دریافت کنید. شفای اجدادی میتواند جالب و هیجان انگیز باشد!
اما چطور این کار را کنیم؟
۱. برای این کار، آماده شوید و از انکار کردن تاثیرات نسل گذشتهتان دست بردارید. به هر دلیلی، اگر تمایلی برای این کار نداشته باشید؛ دیگر به طور موثر نمیتوانید ترومای اجدادیتان را تشخیص و شفا دهید.
۲. شروع به تحقیق کنید و در این راه نا امید نشوید. هرچقدر بیشتر دربارهی اجدادتان بدانید بهتر است. حتی کوچکترین سرنخ هم مفید است.
۳. با عشق، گذشتهتان را بپذیرید. اجداد شما هم جزوی از شما هستند. سعی کنید نقاط ضعف آنها را درک و نقاط مثبت آنها را تشویق و خود را متعلق به زندگی آنها بدانید.
۴. الگوی مضر را تغییر دهید.
ما به عنوان یک جامعه، از افرادی منحصر به فرد و دارای قدرت انتخاب تشکیل شدهایم. این یعنی تنها کسی که برای تغییر بزرگ نیاز داریم، یک نفر است.
مثلاً من ممکن است کمی روی کارآفرینی کار کنم تا الگوی ارزش گذاشتن بیش از حد به دانشگاه رفتن و مدرک گرفتن و شغل دولتی خانوادهی پدریام را عوض کنم یا شاید بهتر است روی دوست داشتن خودم کار کنم تا از طرف خانوادهی مادری احساس ضعف نداشته باشم و در نتیجه، سرنوشت آیندگانم را عوض کنم.
و در مقابل، تمام ویژگیهای مثبت اجدادیام را با افتخار درآغوش بگیرم. مثلاً شاید خانوادهی پدری شما به موزیک علاقه داشته اند و آواز میخواندند یا نویسندگان زیادی را در اجدادتان پیدا کنید!
۵. شفای کارمای اجدادی را شروع کنید. در تاریخ خانوادگی شما ممکن است افرادی تصمیمات بدی گرفته باشند که منجر به نتایج و عواقب مضری شده باشد، شروع به بررسی کنید و از کارمای آنها درس بگیرید تا مرتکب اشتباه اجدادی نشوید.
۶. ببینید وفاداری های سفت و سخت اجدادی شما چه بوده است؟ آیا برای آنها و شما ضرری دارد یا نه؟ درصورت لزوم، آنها را با وفاداری سالم جایگزین کنید.
۷. اجدادتان را ببخشید تا خودتان هم ببخشید.
۸. سنتها و سرگرمی های اجدادتان را امتحان کنید! زبان آنها را یاد بگیرید یا به موسیقیای که گوش میدادند گوش دهید! غذاهایی که آنها درست میکردند را درست کنید و بخورید. مکانی که زندگی میکردند را ببینید و از آب آنجا بنوشید. آب حامل اطلاعات مکانی و احساسی است و نوشیدن آب هرجایی، به تعلق داشتن شما به آن مکان کمک میکند.
درخت خانوادگی شما چیزی جدا از شما نیست. با پس زدن اجدادتان، خودتان را پس میزنید.